جدول جو
جدول جو

معنی شوخ گفت - جستجوی لغت در جدول جو

شوخ گفت
آنکدت
تصویری از شوخ گفت
تصویر شوخ گفت
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ شُدَ)
شوخ بستن. درشت و هنگفت شدن دست از کار و محنت و مزدوری و پینه بستن آن. (ناظم الاطباء). پدید آمدن چرک و وسخ در اندام و پینه بستن دست و پای بالخصوص:
اگر شوخ گیرد همه جای من
چه باشد دلم از طمع هست پاک.
خسروی.
رجوع به شوخ بستن شود
لغت نامه دهخدا
خوش کلام، خوش گفتار، شیرین سخن، نیکوگفتار، شیرین زیان
متضاد: بدکلام
فرهنگ واژه مترادف متضاد